گفتگو با محمود احمدى٬ هما ارجمند٬ جليل بهروزى
در باره اعتراض به حضور جمهورى اسلامى در تورنتو

یک دنیای بهتر: چگونه از حضور و برگزاری جلسه نمایندگان رژیم اسلامی خبردار شدید؟ چگونه سازماندهی كردید؟ مسائل مطرح شده كدامها بودند؟ این اكسیون را چگونه ارزیابی میكنید؟
محمود احمدی: علیرغم آنكه سفارت جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را كرده بود تا مراسم نوروزیش و "هم رایی و هم نظری" با هوادارانش برای رخنه كردن در بین مهاجرین ساكن كانادا مخفی بماند واین مراسم با بكار گرفتن امكانات مالی٬ امنیتی و سیاسیشان در كمال آرامش برگزار شود٬ ما كمونیستها و آزادیخواهان در كمترین زمان و با سرعت آكسیون قدرتمندی را سازمان دادیم و با شكست مفتضحانه دیگری بدرقه شان كردیم. سفارت جمهوری اسلامی و اوباشانشان تحت عنوان "كمیته برگزاری مراسم نوروزی ایرانیان تورنتو"٬ دعوت نامه شركت در این مراسم را برای لیست مخفی و معینی پست كرده بودند و تمام تلاش خود را كرده بودند تا این مراسم مخفی و بدور از دخالت كمونیستها و آزادیخواهان٬ برگزار شود. وقیحانه است رژیم جنایتكاری كه به صورت زنان اسید میپاشد و اوباشان اسلامی با قمه و چاقو به بی حجابان وحشیانه حمله میبرند٬ در دعوت نامه كذایی شان لطف كرده و "نوع لباس و پوشش را به سلیقه و انتخاب مدعوین" واگذار كرده بودند!

حتی با بزك كردن چهره كریه شان٬ گوئی این جانیان باید تعیین كنند كه دیگران حق آزادی انتخاب پوشش خود را دارند. آنچنان در هراس و وحشت از اپوزیسیون كمونیست و چپ بودند كه در دعوت نامه مخفی شان ذكر كرده بوند كه كسی دوربین عكاسی و فیلمبرداری نیاورد و مدعوین شماره پلاك ماشین خود را به مسئول مربوطه در میز پذیرش مراسم ارائه دهد. تمام سعی خود را كرده بودند تا مراسم شان مخفیانه و در آرامش اسلامی برگزار شود. اما مردم منزجر از رژیم اسلامی٬ خبر این گردهمائی سفارت اسلامی را علنی كردند و اپوزیسیون كمونیست و آزادیخواه در كمتر از ٢٤ ساعت آكسیون قدرتمندی را بر علیه رژیم  جنایتكاراسلامی سازمان داد. ما فعالین سازمانهای اپوزیسیون و آزادیخواهان مخالف رژیم اسلامی برای هماهنگ كردن و سازماندهی یك آكسیون قوی و بر هم زدن بساط این مضحكه٬ بدور هم جمع شدیم. عده ای از دوستان بر این نظر بودند كه تظاهرات خود را در جلوی هتل محل مراسم برگزار كنیم و تعدادی كه مایل هستند میتوانند به داخل سالن بروند. نظر من و حزب ما بر این بود كه این صرفا یك آكسیون افشاگرانه بر علیه رژیم اسلامی نیست كه ما فوكس خود را بر تظاهرات در بیرون سالن گردهمائی بگذاریم. نمایندگان رژیم جنایتكار اسلامی به خود اجازه داده اند كه در تورنتو حضور بهم رسانند و ما باید این بساط را بر سرشان خراب كنیم. باید سعی كنیم كه هر تعداد میتوانیم از سد امنیتی و حفاظتی مزدوران اسلامی رد شویم و در سالن حضور بهم رسانیم و در فرصت مناسب این مضحكه را به محلی برای محاكمه رژیم تبدیل كنیم. اگر امروز مراسم نوروزیشان برگزار شود فردا به مناسبتهای دیگر٬ برنامه های دیگری برگزار خواهد شد. تصمیم گرفتیم كه تعدادی وارد سالن شوند و در هماهنگی با یكدیگر٬ صدای مردم ٬ كارگران٬ زنان٬ و زندانیان سیاسی باشند و مرگ بر رژیم اسلامی سر دهیم. و تعداد دیگری نیز در تظاهرات بیرون از سالن٬ با شعارها و بنرها٬ به افشاگری از رژیم بپردازند. بیش از ده تن توانستند از حفاظ انتظامی و امنیتی سفارتیها و كانادائی رد شوند و به داخل سالن راه یابند. هر چند كه ٢ نفر مورد شناسایی واقع شده و از محل بیرون برده شدند اما ٨ تن باقی مانده توانستند قبل از آنكه رئیس نمایندگی جمهوری اسلامی آغاز به سخنرانی كند٬ یك به یك بپاخیزند و به افشاگری از رژیم ضد زن و ضد كارگر اسلامی بپردازند. رئیس نمایندگی جمهوری جنایتكار اسلامی٬ مستاصل و درمانده به مجری برنامه و مامورین امنیتی نگاه میكرد. كل برنامه تحت الشعاع افشاگری و شعار دادن این رفقا قرار گرفته بود و اغتشاش وسیعی در سالن بوجود آمده بود. مضحكه "هم رایی و هم نظری" سفارتی ها به محاكمه رژیم اسلامی بدل شد.

این آكسیون٬ علیرغم محدویت زمانی ما برای تداركات آن و مخفی بودن مضحكه رژیم اسلامی و روبرو بودن ما با دیوار انتظامی و امنیتی سفارتیها و كانادائی٬ قدرتمند برگزار شد و توانستیم مراسم نوروزیشان را به محل افشاگری از رژیم ضد زن و ضد كارگر اسلامی بدل كنیم. به این اعتبار آكسیون موفقی بود اما ما قادر بودیم كه كل این مضحكه نوروزی سفارتی ها را بر سرشان خراب كنیم و این بساط را برهم زنیم كه نزدیم. من چندین بار تلاش كردم كه با رفقای تظاهرات در بیرون سالن تماس بگیرم و از رفقا بخواهم كه همگی به سالن بیایند و امكان برهم زدن این مضحكه هست اما متاسفانه نتوانستم با رفقا تماس بگیرم. بنظرم با سیاست تعرضی تر و هماهنگی بیشتر٬ این امكان فراهم بود كه سفارتیها و رئیس نمایندگی جمهوری جنایتكار اسلامی٬ بساط شان را جمع كنند و فرار را به قرار ترجیح دهند. همانطوریكه در گذشته در هتل شرایتون تورنتو این سرنوشت را برای سفیر قبلی رژیم رقم زدیم. به رئیس نمایندگی جمهوری جنایتكار اسلامی٬ اعلام میكنیم در مراسمهای بعدیشان چنین سرنوشتی در انتظارش است.

يک دنياى بهتر: شما در اعتراض به حضور نمایندگان آدمكشان اسلامی در تورنتو شركت كردید. كلا سیاست حزب در این زمینه چیست و چه خطی را دنبال كردید؟ عكس العمل عوامل اسلامی در مواجهه با شما چه بود؟
هما ارجمند: بله من هم به سهم خود كوشیدم با شركت در تظاهرات و پیشقدم شدن بعنوان یكی از افراد حاضر در خود مراسم نوروزی در داخل هتل جهت بر هم زدن بساط جنایتكاران اسلامی نقش داشته باشم.  حتی توانستم به داخل سالن راه یابم، اما متاسفانه سریعا شناسایی شدم و توسط سه تن از ماموران انتظامی رژیم به بیرون از هتل منتقل شدم. اما در طول مسیر با این كه هولم میدادند از افشاگری و شعار دادن علیه جمهوری اسلامی دست برنداشتم و كوشیدم حاضرین در بیرون سالن و كسانی كه در حال رفتن به مراسم بودند مخاطب قرار داده و بگویم رژیم ضد شادی و جشن با این بساط خود میخواهد برای خود وجهه بخرد. گفتم امروز روز جهانی زن است و رژیم ضد زن را نباید تحمل كرد. همانطور كه گفتم متاسفانه نشد در خود سالن نقشی در برهم زدن مضحكه نورزوزی رژیم داشته باشم.
برای من روشن بود كه باید رفت و كاسه و كوزهای این رژیم جنایتكار را برهم ریخت. متاسفا من در زمانی كه دوستان جمع شدند و نقشه اعتراض را میرختند نبودم و گرنه توصیه من این میبود كه تا هر جایی كه میشد بایستی افراد به داخل سالن میرفتند و زمانی كه نماینده جمهوری اسلامی شروع كرد به صحبت كردن همه با هم با شعار مرگ بر جمهوری اسلامی و زنده باد آزدی و برابری برمیخاستیم و نمیگذاشتیم حتی مراسم شان ادامه یابد. ورود بیش از ده تن از ما به سالن در همان ابتدا نشان داد كه رژیم چندان تصور نمیكرد كه ما جرات كرده و به داخل خواهیم آمد. حداكثر فكر میكردند ما به محوطه هتل خواهیم آمد و تظاهرات خواهیم كرد و پلیس میآید و ما را از محوطه خارج خواهد كرد. فكر میكنم ما خود را دست كم گرفتیم و رژیم را هم سازمان یافته تر و مجهزتر تصور كردیم.
عكس العمل اوباشان اسلامی تا آنـجایی كه به من برمیگشت چندان شدید نبود. سعی میكردند مودب باشند. به من گفتند ما به شما كارت ورودی دادیم و الان هم میخواهیم آن را پس بگیریم. شما دعوت نشدید. یكی از محافظین ساك دستی ام را گرفت كه با پرخاش به او گفتم شما كه ادای تمدن را در میاوردید. چرا ساكم را گرفتید و ساكم را پس گرفتم. ولی در قبال رفقایی دیگر طبق معمول خیلی شدید برخورد كردند. دستشان را پیچاندند، بطرز شدیدی هولشان دادند و به دست ماموران انتظامی هتل و پلیس مخفی سپردند. بجز یك مورد مردم حاضر در سالن واكنش مخالفی در قبال حركت رفقای ما نشان دادند و حتی در آن مورد هم تنی چند از حاضرین پیش آمدند و فردی را كه به رفیق ما حمله میكرد از او جدا كردند و مانع ادامه حمله او گشتند.
این كه حاضرین به حمایت ما نیامدند به نظرم دلیل داشت. اولا بخش قابل توجه ای از حاضرین عوامل خود رژیم بودند. بخشی هم بیزنیس من هاى نان به نرخ روز خور بودند كه بخاطر حسابهای بانكی شان به پای فراهم كردن چنین اجتماعی برآمده بودند. بخش دیگر هم مردم عادی بودند كه در شرایطی قرار گرفته بودند كه نمیتوانستند علنا موضع بگیرند. اسم و رسم و آدرسشان را داده بودند. نمیتوانستند همه چیزشان را یك دفعه وثیقه چنین اعتراضی قرار دهند.
فكر میكنم شرایط اساسا تغییر نكرده و باید همچنان با قدرت تمام مقابل اوباشان جمهوری اسلامی در خارج از كشور ایستاد. بساطشان را در هم ریخت و هیچ هم كوتاه نیامد. طرف آمده توی زمین ما و با اسم و رسم میخواهد برنامه بگذارد. باید خیلی پر رو شده باشند. و فكر میكنم هر چند حركت رادیكالی داشتیم ولی میتوانستیم خیلی بهتر عمل كنیم. 
یك دنیای بهتر: ارزیابی شما از سیاست رژیم اسلامی در این تقلاهایش چیست؟ چگونه میتوان به مثمرثمرترین شكلی جلوی حضور این اوباشان را در خارج از كشور گرفت؟ سیاست سازمانی كمونیستی در این قبال چیست؟

جلیل بهروزی: خیلی روشن است. اولا اینها فكر كردند كه چپ در خارج و بطور مشخص در كانادا ضعیف شده و اینها میتوانند عرض و اندام كنند. ثانیا فكر كردند با این عقب نشینهایی كه غرب علی العموم در قبال اسلام سیاسی كرده است اینها میتوانند تحركات بیشتری داشته باشند و ثالثا فكر كردند متاع شان را بهتر است در زرورق ملیگرایی و جشن و مراسمهایی مردم پسند بفروش برسانند. تا آنجایی كه به تورنتو كانادا برمیگردد اینها مدتها است كه میخواهند یك پایگاه محكم در این شهر ایجاد كنند. اتاوا خیلی پرت از ایرانیها است. در تورنتو بیش از (٨٠٠٠٠) هشتاد هزار نفر ایرانی زندگی میكند. رژیم تمام تلاشش بر این است كه در این شهر كونسلگری و دستگاهی و سازمانی را برپا كند و این لازمه اش این است كه مخالفین را دور بزند و خنثی كند. مردمی هم كه از ایران آمده اند را هم كمتر میتوانند حول مساجد و دم و دستگاههای مذهبی جمع كنند. این است كه به مراسمهایی چون نوروز مستمسك جستند.

اما این كه چگونه میتوان جلوی حضور این اوباشان را گرفت؟ خیلی روش است. باید با تمام انرژی مقابلشان ایستاد. باید با یك توپخانه تبلغی هر یك از حركتهای رژیم را افشا كرد و اهدافشان را برای برپایی چنین شوهای به مردم نشان داد. جشن و شادی زیر سایه این رژیم ممكن نیست و نمیتوان بدان در مراسمهائی كه با قرآن خوانی آغاز میشود و با پوشش اسلامی دست یافت. (هر چند كه در اطلاعیه رژیم آمده بود محدودیتی برای پوشش وجود ندارد). باید گفت كه اجازه نخواهیم داد كه رژیم بساطش را در خارج پهن كند. این تبلیغات زیر پای رژیم را از قبل خالی میكند. فضا را برایشان تنگ میكند و نیروی معترض را قدرتمند و پر جرعت تر به میدان میكشد. این اعتراض نشان داد كه پتانسیل بالائى در مقابله با رژیم در خارج وجود دارد. هر چند كه دیر از وجود برنامه رژیم با خبر شده بودیم ولی واكنش خیلی سریع بود و تعداد شركت كنندگان هم قابل توجه بود. چندین برابر این نیرو را میتوان به میدان آورد. نیرو رادیكال و سازمانده میتواند اعتماد به نفسی كه در گذشته در مواجهه با جمهوری اسلامی وجود داشت را زنده كند. جامعه باید ببیند كه ما مصمم  و پیشقدم هستیم كه نگذاریم كه رژیم خود را به مردم در خارج تحمیل كند.

همین جا باید یادآوری كنم كه بزودی بساطهای انتخاباتی رژیم در خارج از كشور به راه خواهد افتاد. باید خود را همه جانبه برای تظاهراتهای قدرتمند آماده كنیم. باید خود را برای برهم ریختن هر بساط انتخاباتی كه در خارج از سفارتخانه ها رژیم برپا میشود آماده كنیم و صف عظیمی را مقابل لانه های جاسوسی رژیم تدارك ببینیم. *